تیپرینگ ( Tapering ) چیست و چه نقشی در بازارهای مالی دارد؟
همهی ما تا به حال چندین بار عبارت بحران اقتصادی را شنیدهایم اما شاید به طور کامل با مفهوم آن آشنا نباشیم. زمانی که یک کشوری دچار شرایط بحرانی شود این شرایط بد روی اقتصاد آن مملکت تاثیر منفی میگذارد و مانند ویروس تمام بخشهای اقتصاد را درگیر میکند. در این شرایط دولتها و بانکهای مرکزی وظیفه دارند تا با بکارگیری سیاستهای مالی (Fiscal Policy) و سیاستهای پولی (Monetary Policy) نسبت به رفع این مشکل اقدام کنند. پمپاژ پول به بازار یکی از روشهایی است که به کنترل بحران اقتصادی کمک میکند. زیرا تزریق پول به بازار و اعمال سیاستهای انبساطی باعث رشد بازارهای مالی و قیمت عمدهی داراییها میشود.
این روش کنترل بحران و کاهش ریسک به اصطلاح تیپرینگ نامیده میشود. اما سوال اصلی اینجاست که این تزریق پول تا چه زمانی توسط دولتها و بانکها ادامه مییابد ؟ در پاسخ این سوال باید بگوییم که اگر پمپاژ پول برای مدت زیادی ادامه داشته باشد باعث رکود اقتصادی میشود. از این رو تزریق پول به بازار توسط بانک مرکزی باید کم کم کاهش یابد. در صورتی که در هر کدام از بازارهای مالی فعالیت دارید باید به طور کامل با مفهوم این عبارت آشنایی داشته باشید. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله به طور کامل به توضیح تیپرینگ و این که چه آثاری در بازارهای مالی دارد بپردازیم. اما قبل از آن بهتر است آشنایی نسبی با سیاستهای مالی داشته باشیم.
سیاستهای مالی چند نوع است ؟
سیاستهای مالی ( Fiscal Policy ) ابزاری برای کنترل اقتصاد هستند که در مواقع نیاز توسط دولتها به کار گرفته میشوند. در واقع هدف از اجرای سیاستهای مالی تغییر متغیرهای کلان اقتصادی با برنامه ریزی دقیق و هدایت اقتصاد به مسیر درست است. زیرا متغیرهای اقتصادی بنابر شرایط موجود قابلیت تغییر خودکار را دارند و همین موضوع میتواند باعث انحراف اقتصاد شود. از آنجایی که سیاستهای مالی یک نقطهی مشترک بین اقتصاد و سیاست است دولتها با استفاده از آن بازار عرضه و تقاضا را تحت تاثیر قرار میدهند.
سیاستهای مالی دارای دو ابزار مهم درآمد دولت (مالیات) و مخارج دولت (هزینهها) است. دولتها این سیاست را برای اهداف متفاوتی از جمله افزایش اشتغال، کنترل تورم، رشد اقتصادی و از بین بردن رکود اجرا میکنند. یکی از مهمترین اهداف هر دولتی افزایش میزان تولید ناخالصی داخلی ( GDP ) است که براساس آن میتوان وضعیت معیشت مردم آن جامعه را سنجید. به طور کلی سیاستهای مالی در دو نوع انبساطی و انقباضی قابل اجرا هستند.
- سیاست مالی انبساطی : بکارگیری این سیاست باعث افزایش فعالیتهای اقتصادی میشود. به عبارتی هدف سیاست انبساطی افزایش گردش پول در جامعه و بالا رفتن میزان تقاضا برای محصولات و خدمات است . یکی از روشهای اجرای این سیاست افزایش مخارج دولت و کم کردن مالیات است. سیاست انبساطی با هدف افزایش اشتغال و گشایش در تولید در زمان رکود اقتصادی اجرا میشود.
- سیاست مالی انقباضی : این سیاست برعکس حالت قبلی سعی در محدود کردن فعالیتهای اقتصادی دارد و با بکارگیری آن به دنبال کاهش گردش پول، میزان تقاضا برای خرید کالا و خدمات کاهش مییابد. در این سیاست دولت میزان مالیاتها را افزایش داده و هزینههای خود را کم میکند. سیاست مالی انقباضی با هدف کاهش تورم ناشی از بهره برداری اضافی و اشتغال بالا اجرا میشود.
تیپرینگ ( Tapering ) چیست ؟
تیپرینگ در لغت معنای کاهش و کم کردن دارد و در واقعیت نوعی سیاست مالی است که توسط بانکهای مرکزی به کار گرفته میشود. زمانی که اقتصاد کشوری با رکود مواجه شود بانک مرکزی آن کشور با استفاده از سیاست پولی تسهیلی (QE) سعی میکند اقتصاد را نجات دهد. سیاست پولی تسهیلی یعنی وارد کردن پول به بازار توسط دولت به طور مستقیم و غیر مستقیم. در این حالت بانک مرکزی به طور مستقیم اقدام به خرید اوراق قرضه خزانه داری و شرکتی میکند و در نتیجه پول زیادی به زنجیرهی اقتصاد وارد میشود. پس از رونق گرفتن بازار و عادی شدن شرایط اقتصادی حجم پولهای وارد شده به بازار به طور آهسته کمتر میشود. این چرخهی کاهش سرعت خرید دارایی همان تیپرینگ نام دارد.به عبارتی وقتی داراییهای جمع شده در ترازنامهی بانک مرکزی بعد از اجرای برنامهی سیاست تسهیلی QE به تدریج کم میشود در واقع تیپرینگ اتفاق میافتد.
هدف اصلی این روش کنترل نرخ بهره و برآورده کردن انتظارات سرمایه گذاران در آینده است. این روش در نقطه مقابل برنامههای تحریک اقتصادی قرار دارد و با اعلام صلاحیت بانک مرکزی انجام میشود. حتما تا به حال نام فدرال رزرو را شنیدهاید . فدرال رزرو ( Federal Reserv ) بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا است و از آنجایی که بیشتر فعالیتهای تجاری در سراسر دنیا بر مبنای دلار انجام میشوند تصمیمات گرفته شده توسط این بانک بر اقتصاد سایر کشورها تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد. زمانی که اقتصاد آمریکا با مشکل روبرو باشد فدرال رزرو تصمیم به اجرای تیپرینگ میگیرد.
تیپرینگ و بحران اقتصادی چه ارتباطی باهم دارند؟
قبل از بررسی رابطهی بحران اقتصادی و تیپرینگ بهتر است با مفهوم بحران اقتصادی و شرایطی که به وجود میآورد آشنا شویم. زمانی که تولید بیش از حد باشد و بازار از کالاهایی پر شود که مردم قادر به خرید آنها نیستند به اصطلاح بحران اقتصادی به وجود میآید. به دنبال عدم خرید کالاها توسط مشتری، تولید در کارخانهها به تدریج کمتر شده و در نهایت خط تولید متوقف میشود. این امر باعث تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران میشود که مشکلاتی برای اقتصاد به وجود میآورد. به طور کلی بحران اقتصادی وضعیتی است که در آن ارزش اسمی منابع بزرگ از بین میرود. شرایطی همچون درگیریهای معیشتی ، سیاستهای گوناگون، بهداشت و سلامت ( مثل پاندمی کرونا که تمام کشورها را درگیر کرد ) باعث تشدید بحران میشوند. بحران اقتصادی حامل خبرهای بد در آینده است و معمولا دورهی دو ساله یا بیشتر را شامل میشود که در این دوران تمامی حوزههای اقتصادی با کمبود فعالیت مواجه میشوند . این بحران زیادی بر تولیدات صنعتی، تجارت، عمده فروشی، خرده فروشی و درآمد دارد. بحران اقتصادی که نوعی رکود طبیعی است و در شرایط بحرانی و حساس به وجود میآید توسط برخی شاخصها قابل پیش بینی است. البته با اینکه نمیتوان به طور قطع زمان وقوع آن را تعیین کرد اما تغییر همزمان شاخصها میتواند یک زنگ خطر باشد. در این شرایط دولت و بانک مرکزی با بکارگیری سیاستهای مالی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی تلاش میکنند.
یکی از سیاستهای دولت در زمان بحران اقتصادی و شرایط رکود، چاپ و تزریق پول به بازار است. این کار تاثیر مثبتی روی اقتصاد دارد و باعث رشد و رونق بازار میشود. بانک مرکزی در کنار وارد کردن مستقیم پول به بازار سعی میکند نرخ بهره را کاهش داده و به طور مستقیم اقدام به خرید اوراق خزانه داری و شرکتی میکند. این کار اقتصاد را از وضعیت بحرانی نجات میدهد اما در صورتی که این حمایت به طور مستمر ادامه داشته باشد باعث واکنش برعکس بازار شده و تورم و بیکاری را افزایش میدهد. بنابراین بعد از رفع وضعیت بحرانی بانک مرکزی با بکارگیری تیپرینگ به تدریج تزریق پول را کم کرده و شرایط را به حالت عادی بازمیگرداند.
اجرای تیپرینگ توسط بانک مرکزی چه مزایایی دارد؟
همان طور که اشاره کردیم بانک مرکزی هر کشوری در شرایط بحران اقتصادی سیاست پولی انبساطی را اجرا کرده و پول زیادی به چرخهی اقتصاد وارد میکند. چاپ و تزریق پول به بازار و خرید اوراق توسط خود بانک از جمله روشهای کمک کننده است. اما این مقابله با بحران باید به صورت آنی اتفاق بیفتد و زمان زیادی طول نکشد تا به بخشهای دیگر اقتصاد آسیب وارد نشود. برای جلوگیری از این کار باید تیپرینگ به صورت تدریجی و توسط بانک مرکزی اجرا شود . زیرا خارج کردن سریع پول از بازار میتواند تاثیرات منفی روی اقتصاد و جامعه داشته باشد. اجرای تیپرینگ بعد از بکارگیری سیاست مالی تسهیلی مزایای بسیاری دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به جلوگیری از تورم و رکود اقتصادی اشاره کرد. برای مثال کارگری که برای چند ماه از بیمهی بیکاری استفاده کرده در صورت تداوم دریافت بیمه ممکن است دیگر مایل به کار نباشد و این امر باعث توقف چرخهی اقتصاد و افزایش تورم میشود. در این زمان تیپرینگ با بازگرداندن شرایط به حالت قبلی اقتصاد را بهبود میبخشد.
تیپرینگ چه تاثیری بر بازارهای مالی دارد؟
این شیوهی کنترل اقتصاد بر روی تمامی بازارهای مالی از جمله بازار سهام و ارزهای دیجیتال تاثیرگذار است و باعث صعودی یا نزولی شدن آنها می شود. آسان گرفتن اقتصاد یا همان سیاست انبساط پولی اخیرا به کار گرفته میشود و اثرات مثبتی بر بازارهای مالی و اوراق قرضه دارد. این سیاست برای اولین بار هنگام بحران اقتصادی سال 2008 اجرا شد و تا حدودی موفق بود. دولتها سیاست انبساطی را به راحتی اجرا میکنند اما در بکارگیری تیپرینگ تا حدودی ناموفق هستند. از آنجایی که هنگام اجرای تیپرینگ پول وارد شده به بازار خارج میشود و سرمایه گذاران دچار ترس و نگرانی میشوند ممکن است که روند بازارهای مالی نزولی شود. افزایش و کاهش نرخ بهره بر روی بازارهایی از جمله طلا، نفت و ارز دیجیتال تاثیر بسیاری دارد . در زمان اجرای سیاست انبساطی به دلیل اینکه پول زیادی وارد بازار میشود بهترین زمان سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال است. اما زمانی که بانک مرکزی تصمیم به اجرای تیپرینگ بگیرد کسب و کارها رونق یافته و مردم سعی میکنند در بازارهای کم ریسک و با ثبات سرمایه گذاری کنند. به طور کلی انجام تیپرینگ در کوتاه مدت و میان مدت ریزش و کاهش قیمت ارزها را به دنبال دارد.
سیاست انقباضی و تیپرینگ چه تفاوتی باهم دارند؟
شاید در نگاه اول تیپرینگ و سیاست انقباضی شبیه ب هم باشند اما این دو وضعیت متفاوت از هم هستند. در واقع اجرای سیاست مالی انقباضی در زمان افزایش نقدینگی و تورم برای کاهش پول در گردش استفاده میشود و دولت با افزایش مالیات سعی میکند هزینههای خود را کاهش دهد. در واقع دولت با این کار رشد اقتصادی را تحت کنترل دارد و مانع از افزایش بیش از حد نقدینگی میشود . اما تیپرینگ حالتی است که برای مقابله با سیاست مالی انبساطی به کار گرفته میشود و صرفا با کاهش تدریجی میزان پول وارد شده به بازار از افزایش تورم جلوگیری میکند.
آیا اجرای تیپرینگ همیشه با موفقیت همراه است؟
یکی از نمونههای تیپرینگ که اخیرا توسط فدرال رزرو اجرا شده مربوط به بحران مالی سال 2008 است که فدرال رزرو در مقابله با آن تصمیم به پیاده سازی برنامهی سیاست تسهیلی (QE) بزرگی گرفت. بن برنانکی که در اوایل سال 2013 رئیس وقت فدرال رزرو بود بنا به شرایط موجود اقتصادی و تا زمانی که میزان تورم و بیکاری در سطح پایینتری باشد اعلام کرد که خرید داراییها توسط بانک کاهش مییابد. با این تصمیم ترازنامهی فدرال رزرو در پایان سال 2013 به 5/4 تریلیون دلار رسیده بود. از این رو بعد از بررسیهای فراوان تصمیم به اجرای تیپرینگ گرفته و روند کاهشی خرید اوراق توسط فدرال رزرو تا اکتبر سال 2014 ادامه یافت.
میزان خرید ماهانهی اوراق در اوایل همان سال از 75 میلیارد دلار به 65 میلیارد دلار کاهش یافت. 6 میلیارد دلار از این کاهشها مربوط به اوراق خزانه داری و 4 میلیارد دلار آن مربوط به اوراق با پشتوانهی رهنی بود. ادامهی این روند تا رسیدن اوراق خزانه داری به 30 میلیارد دلار و اوراق پشتوانهی رهنی به 20 میلیارد دلار بود که بعد از آن مبالغی که به طور اضافه پرداخت شده بودند باید مجددا به روند سرمایه گذاری بازمیگشتند.
طبق این برنامه فدرال رزرو انتظار داشت که تا سال 2020 بتواند ترازنامهی خود را به زیر 3 تریلیون دلار برساند. اما به دنبال سقوط شدید بازار ترازنامهی این بانک روی 5/4 تریلیون دلار مانده بود. به همین دلیل فدرال رزرو تصمیم گرفت تا داراییهای خود را به طور آهسته کاهش دهد. اما در اواسط سال 2019 بازار به این کاهش تدریجی واکنش برعکس نشان داد و رکود اقتصادی اتفاق افتاد. به همین دلیل فدرال رزرو با افزایش مجدد خرید اوراق ، ترازنامهی خود را به 4 تریلیون دلار افزایش داد. حتی این مقدار در اوایل سال 2020 به دلیل شیوع ویروس کرونا به بیشتر از 7 تریلیون دلار افزایش یافت. با شیوع کرونا و همه گیری این ویروس اجرای سیاستهای انبساطی برای بهبود اقتصاد شروع شد. بعد از بهبودی نسبی شرایط اقتصادی، بازار روی تیپرینگ و زمان پایان خریدها بیشتر متمرکز شد .
جمع بندی
در این مقاله سعی کردیم مفهوم تیپرینگ و اثرات آن بر بازارهای مختلف را به زبان ساده شرح دهیم. این روزها با وجود بیماری کرونا شرایط اقتصادی بیشتر کشورها با مشکل روبرو شده و دولتها سیاستهای گوناگونی را برای حل آن به کار میگیرند. تیپرینگ وضعیتی است که با اجرای آن سیاست مالی تسهیلی معکوس شده و به تدریج وضعیت بحرانی اقتصاد بهبود مییابد.